شب تاریک. شب های محاق: صدرجهان، جهان همه تاریک شب شده ست ازبهر ما سپیدۀ صادق همی دمی. رودکی. بگوش من آید بتاریک شب که بگشاید از رنج یک تن دو لب. فردوسی
شب تاریک. شب های محاق: صدرجهان، جهان همه تاریک شب شده ست ازبهر ما سپیدۀ صادق همی دمی. رودکی. بگوش من آید بتاریک شب که بگشاید از رنج یک تن دو لب. فردوسی
تیره رو، روسیاه، (آنندراج)، سیه روی و ترش روی و سخت روی، (ناظم الاطباء) : همچو این تاریک رویان روی من تیره بود و تارفام و بی صقال، ناصرخسرو، ز نور طلعت او سایه ای تاریک رو داریم شفق گون همچو برگ گل ز دیوارش برون آید، وحید (از آنندراج)
تیره رو، روسیاه، (آنندراج)، سیه روی و ترش روی و سخت روی، (ناظم الاطباء) : همچو این تاریک رویان روی من تیره بود و تارفام و بی صقال، ناصرخسرو، ز نور طلعت او سایه ای تاریک رو داریم شفق گون همچو برگ گل ز دیوارش برون آید، وحید (از آنندراج)